نمادهای جالب وطن دوستانه

سوالی برایم پیش آمده.

چرا نمادهای ایران پرستی   از تصاویر ..... تشکیل شده است؟
مثلا اینطوری....

ادعای خنده دار تابناک

واقعا این تابناک تاب داره. 

خبری زده در صفحه اول با عنوان

   نفرت اعراب از «امپراطوری جدید عثمانی»  

منبعش رو چنین آورده:

در همین حال صفحات زیادی نیز در سایت های اجتماعی مانند فیسبوک علیه ترکیه و طرح احیای «امپراطوری جدید عثمانی» ایجاد شده که خود نشان از این نفرت دارد. یکی از نمونه های این صفحات «لا للامبراطورية العثمانية» نام دارد.

این صفحه که گویا به تازگی راه اندازی شده، در اولین مطلب خود تحت عنوان «حقیقت دولت ترکیه» پنج جمله کلیدی از سخنان «داوود اوغلو» وزیر خارجه ترکیه که تئوریسین حزب حاکم ترکیه به شمار می رود را منتشر کرده که در این جملات نیت پلید ترک ها علیه اعراب نمایان شده است.

این خبر در تابناک بیش از ۶۵۰۰ بار خوانده شده درحالیکه کل اعضای این صفحه ۲۰ نفر است. 

یعنی در بین صدها میلیون عرب تنها ۲۰ نفر عضو این صفحه شدند. تابناک تابدار هم اینو خبر کرده و کلی هم راجع به اون نوشته. در حالیکه صفحه الخلافة العثمانية با ۱۵۲۰۲ نفر عضو عرب در فیسبوک فعال هست.

بت پرستی در جمهوری اسلامی ایران

بت پرستی در جمهوری اسلامی ایران

من مدافع نظام پادشاهی هستم

من مدافع نظام پادشاهی هستم. البته نکته اینجاست که من پادشاهی را حق سلسله قاجار می دونم نه پهلوی. به چند دلیل

1. 
   
   در طول تاریخ سلسله های پادشاهی با زحمت و قبول خطرات وبا ابراز شجاعت درمیادین جنگ سلسله خود رابنا نهاده اند. تمامی سلسله ها قلمرو خود را با اتکا به زور خود گسترش داده اند و بعبارتی کشور را تشکیل دادند. در صورتیکه رضاپهلوی کودتاچی بوده (در بهترین حالت) به قلمرو کشور هم چیزی اضافه نکرده.


2. 
   
   پادشاهان از اشراف ویا بزرگان قوم و قبلیه خود بودند و با اتکا به قوم و قبیله خود و همکاری سایر قبایل و اتحاد آنها زمام امور را دردست داشتند. رضاپهلوی با کودتا علیه پادشاه قانونی خود را پادشاه اعلام کرد. قوم و قبیله اش هم قبائل انگلوساکسن بودند.


3. 
   
   اصالت اشرافی ویا انتصاب به رئوسای قبائل. این امر برای نظام پادشاهی لازم و شرط اساسی است. رضاشاه از پادوئی وبدون هیچگونه اصالت اشرافی خود و فرزندانش را به اشراف چسابانید.


4. 
   
   تمامی بنیانگذاران سلاله پادشاهی کشور را یکپارچه کرده و سپس بر آن حکم راندند. رضاشاه برکشور آماده پادشاه خودخوانده شد.


5. 
   
   در آن دوران (کودتای رضاپهلوی) کشور در راه گذر به دمکراسی اولیه بود و احمدشاه یکی از دمکراتترین شاهان ایران بود. در زمانیکه کشور می خواست با مسائل و مشکلات دمکراسی خو بگیرد و دردهای اولیه زایمان دمکراسی بروز داده بود، ،کشور چندین قرن به عقب رانده شد.


6. 
   
   سرکوب شدید داخلی تمامی استعدادهای تازه شکوفا شده در دوران مشروطه و بعد از آنرا به باد داد. در حالیکه نظام جدید در مقابل خارجیها به شدت تضعیف شده بود.

نتیجه: اگر صحبت از نظام پادشاهی باشد، بهتر است کسانی از سلسله قاجاریه عهده دار حکومت باشند نه کودتاچیان و غاصبین حق و حقوق (همانگونه که پینوشه نتوانست سلسله خود را مستقر کند) نظام پادشاهی تنها از طریق پادشاهی نوادگان احمدشاه معنی می دهد.